مکه دایی مجتبی
دیروز دایی مجتبی نازنین از مکه برگشت
دل ما حسابی براش تنگ شده بود
جلوی پاش قربونی کردیم و من خیلی سعی کردم روشا این صحنه رو نبینه اما فکر کنم دید و البته اصلا در روحیه اش تاثیر نداشت
بعدش هم همش تو حیاط بود تا کله گوسفند رو ببینه
میگه مامان ما هم بریم مکه گوسفند بیاریم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی