پاییز سبز من....
پاییز که شروع میشه دلم یک عالمه راه رفتن می خواد راه رفتن و فکر کردن، راه رفتن و حرف زدن، راه رفتن و باد خورد صورت، راه رفتن و ذکر گفتن، راه رفتن و نگاه کردن و هر چی با راه رفتن همراه باشه. پاییز که می یاد یادم می افته چقدر تو تابستون انتظار مدرسه هارو می کشیدم، چقدر از ظهرهای کشدار تابستون خسته شده بودم... امروز روز اول پاییز بود، تو خونه نشسته بودم صدای باد که درخت هارو حسابی تکون می داد هی بهم گوشزد می کرد پاییز اومده و من ناخودآگاه شاد می شدم پاییز دخترم به دنیا اومد ..... بهترین اتفاقی که برای هر کسی می تونه بیافته خدای بادهای سرگردان شکرت -----------------------------------------------------------------------------...