روشاروشا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره
روهانروهان، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره
رایینرایین، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

روشا نوری از بهشت

همه لحظاتم زیباست و گاهی دوست دارم درباره آنها اینجا بنویسم.

کارهای خیلی خیلی بد

1392/2/22 10:03
نویسنده : مامان روشا
926 بازدید
اشتراک گذاری

دخترک قصه ما یه کار زشت کرده و مامان حسابی عصبانیهعصبانی

خداییش شما بودید چیکار می کردید؟ دلم می خوام واقعا بهم بگید اگه جای من بودید چیکار می کردید؟

بزار از اول بگم:

دیروز ساعت 3 عصر بعد از یک روز معمولی کاری رفتم دنبال روشا مهد کودک که ایشون خواب بودن و کلی خودشونو واسه ما لوس کردن خوب از قدیم گفتن نازکش داری ناز کن ناز کش نداری پاهاتو دراز کن ....

و دخترک چون نازکش داشت و از اون نازکش های آویزون که آدم حالش همچینی بهم می خوره هی ناز کرد که یه بوس بده به ما...

خلاصه اومدیم خونه و تا رسیدیم من هنوز مقنعه در نیاورده(مامان های کارمند می دونن یعنی چی مقنعه درنیاورده) خانم خانومها گفت گلاب به روتون پی پی دارم و سریع و فرز شلوارش رو درآورد و پرید تو دستشویی و از اونجا که من مامان آرومی بودم گفتم باشه هر وقت تموم شد صدام کن بیام بشورمت

تا اینجا که عادی بود مثل همه روز های دیگه و توالت رفتن های دیگه و من مشغول کندن مقنعه شدم و مانتو و شلوار اداره و پوشیدن لباس راحتی و هی فکر می کردم الان یه لیوان چای چه می چسبه یک دفعه به خودم اومدم دیدم مدت زیادی از دخترک خبری نیست آخه همیشه تا گلاب به روتون پی پی می کنه بلند میگه "صصصدداااااا" مثلا داره منو صدا می زنه .....

 

کجا بودیم؟ آها آره دیدم خبری نیست رفتم دستشویی و ....

منفجر شدم خانوم هی گله گله جا پی پی کرده بود و لگدمال کرده بود ، یعنی کل توالت قهوه ای رنگ شده بود و دمپایی هاش و قیافه من دیدنی بود از عصبانیت می لرزیدم سرش داد زدم و اول با هزار بد بختی شستمش و فرستادمش بیرون و تا نیم ساعت اون آثار جرم رو از توالت پاک می کردمگریه

بعدش تنبیه اش کردم و بهش بستنی ندادم و حتی تا چند دقیقه باهاش حرف نمی زدم..

حالا از اون التماس و ببخشید و از من بی اعتنایی

شب فکر کردم خیلی بد عصبانی شدم یک دفعه خدایی شما بودین چیکار می کردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

شادي مامان پارسا
22 اردیبهشت 92 10:27
عزيزممممممم،
اشكال نداره ماماني ديگه تكرار نميشه


قول دادی؟ فبول
مامان آوینا
22 اردیبهشت 92 10:40
زهرا جون عزیزم باید بگم اگه من هم جای تو بودم دقیقا عصبانی می شدم و کار تو رو می کردم البته فکر می کنم اگه تنبیه ات در حد بستنی ندادن بوده، زیاد هم مادر وحشتناکی نبودی، تا اینجا داشته باش!
عزیزم
اولا: واقعا بچه ها نمی دونن چه کاری زشت هست؟ بد هست؟ سخت هست؟...... فقط خواسته تجربه کنه و حس کنجکاوی اشو ارضا کنه و اصلا نمی دونسته که باعث زحمت شما میشه
ثانیا: اشتباه از خودت بوده بچه 2.5 ساله کنجکاو رو بیش از جند دقیقه توی دستشویی تنها گذاشتی باید منتظر یه همچی صحنه هایی هم باشی دیگه خواهر!!!!!!!!!


مثلا اومدی منو دلداری بدی؟
الهی سرت بیاد آی بفهمی طبیعی چیه؟
وفا مامان پارسا
22 اردیبهشت 92 11:11
من دقیقا همون کاری رو می کردم که تو کردی ..
اما بشدت با نظر نعیمه هم موافقم..


ههههههههههههههه

خوشحالم همه مثل من فکر می کنن
آیدا مامان ویهان
23 اردیبهشت 92 10:57
بله این بلا سر بنده هم اومده اما اون موقع من خواب بودم و باباش ویهان رو برده بوده دستشویی اما با هنر ویهان خان بیدار شدم و دیدم واییییییییییییییی.
تنبیهت خیلی بد نبوده


چه عجب خانوم خانوم ها پدیدار گشتند...........
مریم مامان آریا
23 اردیبهشت 92 12:30
خوب من به احتمال زیاد از دیدن این صحنه عصبانی نمی شدم چون به هر حال با شستن توالت همه چیز حل میشد
ببین آریای من اگر بخواد توی دستشویی پی پی کنه اگر یه جا پی پی کرد دوست نداره بقیه اش رو اونجا کنه و بلند میشه یه قسمت دیگه میشینه و ادامه میده
تو همین جابه جا شدن اگر واقعا عمدی در کار نبوده اون له کردنهای پی پی ها که هیچ ولی اگر عمدی بوده شاید یه تنبیه می کردم به شرطی که قبلا بهش درباره این کارش تذکر داده بودم در روزهای قبل
----
می دونی آریا روزی یک بار و اون هم حتما توی پوشکش پی پی میکنه ولی یکی دوباری که توی توالت پی پی کرده متوجه شدم خوشش نمیاد وقتی یه تیکه پی پی کرد دوباره همونجا ادامه بده و این از حساسیستون هست حالا تو این بین جابه جا شدن اگر اون ها رو اشتباهی لگد مال کنه تقصیری نداره هنوز کوچیک هستن
بالفرض هم که از روی شیطنت و خراب کاری این کار رو کرده باشه باز هم قطعا داد نمی زنم و فقط تنبیه اش می کنم



آفرین من میگم مامان نمونه ای باور نداریمنم باید سعی کنم داد نزنم
مریم مامان آریا
23 اردیبهشت 92 12:33
الان من دلداریت دادم یا نه ؟

ببین من کلاً با مقوله داد زدن مخالفم البته قبول دارم بعضی بچه ها اصلا به هیچ وجه حرف شنوی ندارن و آدم رو مجبور می کنن صدامون رو ببریم بالا

نمی دونم مدل روشا چطوریه /


از همون هایی که به ولوم بالا احتیاج داره

التبه شاید چون من زیاد داد می زنم این طور باشه(گریه)
حسنا
23 اردیبهشت 92 13:35
روشا گلی را چرا نارحت کردی اون کار بدی نکرده بود داشته قدم می زده جلو پایشو ندیده
بعدشم مشکل از خودتو که خسته بودی حوصله نداشتی سر بچه خالی کردی
بعدترشم اینه که من گناه دارم دعوام نکنی در ضمن خود منم از اون کارمند هایی هستم که ارزوم اینه وقتی میرم خونه پسری خواب باشه تا منم بتونم چرتی بزنم اخه من عاشق خوابم

ممنون که به من سر زدید فقط چرا اینقدر دعوام کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الیما
23 اردیبهشت 92 14:38

بچه ها
بچه ها
بچه ها


موافقم م بچه هاااااااااا

مریم مامان آریا
23 اردیبهشت 92 14:45
زهرا می دونی آخه تا یه سنی از داد زدن ما شاید بترسن و این مسئله حرمت ها رو از بین می بره و ممکنه وقتی بزرگ شد حتی دبستانی اون همین کار رو بکنه و توی روی شما بایسته وقتی داد می زنی
بچه باید از اخم مادر و پدر ناراحت بشه
یعنی طوری رفتار شده باشه که تحمل اخمت رو نداشته باشه تحمل قهرت و بی محلیت رو نداشته باشه
صدات رو تا چقدر می تونی بلند کنی؟ یه اندازه ای داره خوب از اون که بلند تر نمیشه؟ ممکنه روزهایی بیاد که اون بلندترین داد شما هم براش بی ارزش باشه
ضمن اینکه بهتره بچه ها رو با عواق کارشون آشنا کرد و به طور طبیعی با عواقب کارشون درس بگیرن و شما درباره عواقب کارشون صحبت کنید
به هر حال قطعا شما هم دوست نداری حساب بردن روشا از شما بر مبنای ترسش از شما و اینکه نکنه یهو عصبانی بشی باشه
خودت بهتر می دونی در برخورد با بچه ها باید خیلی مواظب بود صبور بود تا یه اتفاقی افتاد واکنش نشون ندیم اول فکر کنیم ببینیم چرا این اتفاق افتاده شاید همش تقصیر اون نبوده
اگر قرار باشه که تا زمانی که اونها خوبن ما هم آروم باشیم و تا کار اشتباهی کردن ما به هم بریزیم که هنر نکردیم
ببین مثلا می تونستی آرامش خودت رو حفظ کنی و سر و وضع خودش و توالت رو نشونش بدی و بگی ببین چقدر همه جا کثیف شده ؟ بوی بدی می ده ؟ ( شرایط رو فرام می کردی مثلا براش صندلی کودک می ذاشتی و تاکید می کردی فقط توی اون پی پی کنه ) بعد با ملاطفت می شستیش و می فرستادیش بیرون و اگر کاملا مطمئن بودی که اون کار اشتباهی کرده تنبیهی براش در نظر می گرفتی


ممنون دوست خوبم راهکارهاتون بسیار عملی و مفیده

چشم حتما انجام می دم

اول آرامش
مامان پریناز
23 اردیبهشت 92 17:35

وااااااااای مردم از خنده....منم بودم صدام تا طبقه بالای برج میلاد هم بالا می رفت!!!

میدونی حتما خودت بهتر واردی و تو کتاب ها هم خوندی.من اینو تو کتاب کلید تربیتی کودک 2 ساله خوندم.بچه هایی مثل روشا و پریناز من خیلی کنجکاو و شیطونن...گاهی همچین تو شیطنتشون غرق میشن که صدای عادی روشون اثر نمیذاره و باید ولوم بره بالا....منم متاسفانه گاهی ولومم میره بالا...چون عمدا یه کاری می کنه حرصم بده...

راستش جای شما نبودم ولی موقعیت های مشابه برام پیش اومده ...باورت میشه وقتی کارش بیش از اندازه خرابکاریه گاهی خیلی آروم و ریلکس برخورد میکنم چون واقعا حس میکنم اصلا نمی فهمه که کارش بده دیگه....فکر کن چند وقت پیش یه دیوار اتاق خواب منو +سرویس خوابمو+کل لحاف تشکشو +شلوار جین نوشو ماژیک واتر پروف کشیده بود که پاک نشدن که نشدن.وقتی دیدم فقط سکوت کردم و راهمو کشیدمو رفتم....آها یه بار 10 صفحه از قرانمو ریز ریز کرده بود

ولی من بیشتر از مادرهایی که بچه های آرومی دارن درکت میکنم ....من نمیدونم اینا چرا پسر نشدن؟؟؟؟


سلام خانومی خوشحالم بهم سر زدی

واقعا پریناز هم همین قدر شیطونه؟؟؟؟؟؟؟

واقعا مادر صبوری هستی خیلی بیشتر از من باور کن.
فهیمه مامان سینا
24 اردیبهشت 92 10:15
دیروز هر چی نوشتم با قطع اینتر نت به باد رفت برا منم از این اتفاقات افتاده ...فک کن آب شهرکمونو برای اینکه مخزن پرشه چند ساعتی قطع میکنن و فک کن این اتفاقاتم دقیقا بخوره به همون چند ساعت قطعیه آب دیگم واسم عادی شده!! ولی جدی بهت حق میدم خب به هر حال ماهم آدمیم و ظرفیتمون تا یه حدیه!!
مریم مامان آریا
24 اردیبهشت 92 10:36
جداً من همیشه مادر هایی که بچه های شیطونی دارن رو ستایش می کنم
مامان پریناز
24 اردیبهشت 92 10:41
آره پریناز هم شیطونههههههههه

اگه همسرم صبورتر بود من صبورتر از این میشدم!!یه دوره هایی کم صبر میشم ولی با خودم عهد میکنم تحمل کنم و فقط به این فکر کنم که این فقط یه بچه اس

من مشکل بزرگم با پریناز بدغذاییشه وگرنه واسه شیطنتای همیشگیش زیاد حرص نمیخورم


بد غذایی به مرور زمان حل میشه زیاد نگران نباش
مامان رادمهر جوجو
25 اردیبهشت 92 12:19
عزیزم دلخور نشی ولی من وقتی خاطره ات و خوندم کلی خندیدم اشک از چشمهام جاری شد. منم پسرم همسن روشاست ولی هنوز همچین اتفاقی نیفتاده خدارو شکر.


البته ممکنه اصلا این اتفاق نیافته برات چون یه سری بچه ها ذاتا خیلی تمیزن و بعضی مثل روشا ذاتا به پی پی علاقه دارن