کلاسی به سبک روشا
دارم سعی می کنم به رفتار ها و حرف زدن ها و علایق روشا خیلی بیشتر از قبل دقت کنم، خیلی خوشحالم یکی از فرشته های آسمانی رو تو خونه دارم و می خوام الان من از اون یاد بگیرم، راستش می خوام از منبر مادر بودن بیام پایین و بشم یه شاگرد که فقط از رفتار های استادش می خواد بیاموزه، آخه بچه ها استادان بالقوه ای هستن که اگه ما مثلا بزرگتر ها بزاریم و سعی نکنیم اون هارو سریع وارد دنیای خودمون کنیم خیلی مسایل رو خودشون یاد می گیرند و به ما هم یاد می دن!!!
روشای من علاقه عجیبی به مهمون بازی داره، دوست داره تو خونه با هم خاله بازی و مهمون بازی کنیم
من تق تق در می زنم و اون با روی گشاده از من استقبال می کنه و سریع حال نی نی منو می پرسه(پس مهمون داری از عادات خوبه)
دلبندم نقاشی می کشه و توی نقاشی اون آدم ها چشمهای کوچیک و بینی دراز و بلند دارن موهاشون پریشونه و دستها پیش گوش هاست(تعبیر من اینه که باید زیاد نفس بکشم زیاد هوای آزاد رو درون ریه هام جریان بدم به هر حال همیشه می گن نفس عمیق بکشید)
دخترک قصه هام عاشق کتاب خوندن و قصه تعریف کردنه آروم می شینه و به قصه های من که از تخیلاتم سرچشمه می گیره و حتی گاهی ناتمام می مونه گوش می ده ، 5تا کتاب می یاره و به نوبت باز می کنه تا براش بخونم( تعبیرش ساده اس باید زیاد بخونم و یاد بگیرم)
صدای بارون خیلی به وجد می یارتش و وقتی می بینه بارون می یاد همش دوست داره زیر بارون بمونه ، عاشق آب و آب بازیه و همراه آب بازی شعر هم می خونه وای که صداش مثل ملودی بهشتی تو خونه می پیچه(آب روشنایی ...)
از مردم غریبه نمی ترسه به همه سلام میکنه حال خودشون و نی نی هاشون رو می پرسه و اگه اخم کنن می گه چرا نمی خندی؟( شاد بودن وسیله برای رسیدن به روشنییه)
خیلی سریع تغییر حالت می ده از عصبانی به خوشحالی و حالت غالب اون شادی و سرور و رقصیدنه
.... الان که دارم می نویسم می بینم من با یک قدیس زندگی می کنم ، میشه شما هم از حالات فرشته هاتون بگین؟