دگردیسی1
این روزها حس دیگه ای دارم، انگار دنیا می خواد به شکلی اون وجهه خشونت خودش رو بهم نشون بده به منی که همیشه نیمه پر لیوان را دیده ام ، نیمه ای که من درگیرش نبودم، نیمه ای که گاهی اصلا فکر می کردم نیست، فکر می کردم کل لیوان دنیای من پر است... همیشه فکر می کردم اینکه خدا در قرآن بزرگش گفته ما انسان رو در رنج آفریدیم، یعنی چی؟؟؟ درکش اصلا تو حوصله من نبود حوصله من پر از کلاس ها و کتاب های مثبت اندیشی و کلام تو عصای معجزه گز توست بود دنیای من همه اش خوب بود و غصه که می یومد یه جورایی سرکوب میشد و عقب رانده می شد، همیشه راحت صورت مسئله پاک می شد دنیای من یک خدای خیلی خیلی مهربان داشت که اصلا در فکر مجازات و عقوبت نبود که حتی آدم بد ه...