روشاروشا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره
روهانروهان، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره
رایینرایین، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

روشا نوری از بهشت

همه لحظاتم زیباست و گاهی دوست دارم درباره آنها اینجا بنویسم.

شرمساری

1392/10/14 13:38
نویسنده : مامان روشا
324 بازدید
اشتراک گذاری

دخترک می داند این مادرش مادر همیشه نیست فرق کرده ؟؟؟

دارم رفتارهامو با خودم سبک و سنگین می کنم، نگاه ها، لحن تند، مداراها با کودکی  سه سالگی، عصبانیت ها، بد جنسی ها و ...

وقتی دقیق می شم می بینم چقدر سخته همیشه این مد نظر باشه که این موجود چارچوب فکری دیگه ای داره

چقدر سخته وقتی کل لیوان آب رو ریخته زمین و از ترس عصبانیت چشم های کوچیکش گرد شده و باز من داد می کشم

از خودم شرمنده ام می نشینم دستان کوچکش را می بوسم گریه می کنم

او هم گریه می کند

" اشکال نداره مامان می بخشمت"

تند تند می گوید

اما من شرمسار پیش خدای خودم هستم که همین صبحی عهد کرده بود روزه داد بگیرم و روزه ام را به بدترین شکل شکستم

دیگر هیچ چیز حالم را خوب نمی کند

جز توبه و قول و قرار جدید

خدایا مارو لحظه ای به حال خودمون وامگذار

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مریم مامان محمد رضا
15 دی 92 10:40
فدات شم اینم حال و روزه همیشگی ماست با خود و خدای خود عهد می بندیم و در اثر یه خطا همه چیز رو فراموش می کنیم. باور کن منم دارم تلاش زیادی برای روزه داد می گیرم اما چه کنم که روسیاهم اما نگران نباش خدا از دل ما خبر داره ما رو تنها نمی ذاره. توکل به خدا ارامش هر دردیه. دوست خوبم نگرانیها و فشار زندگی ارامش رو از ادمی سلب می کنه نگران نباش اینم درست می شه.
مامان روشا
پاسخ
سلام دوست خوبم اتفاقا نگرانم می ترسم دیر بشه و من آدم نشم
مامان آریا
20 دی 92 15:32
میام می نوسم برای دوست و خواهر خیلی خیلی عزیزم الان دارم کدو سرخ می کنم
مامان آریا
20 دی 92 18:37
سلام خوبی خواهر گلم ؟ عزیزم توپ و تشر های پدرانه و مادرانه هم جزو مادری و پدری کردنه اما نه به این صورت که آسون خرجشون کنی توپ و تشر رو بهتره خووووب نگه داری یه وقتی - گاهی - هر از چند گاهی استفاده کنی اینها اگر روزانه باشن کم کم تاثیر خودشون رو از دست می دن و با قد کشیدنشون توپ و تشر ها رنگ می بازن شما خودت استاد منی همه رو از حفظی من میگم اخم مادرانه ات رو آسون خرج نکن بذارشون بابت کاری که واقعا اشتباهه از اساس خارج از اصولتون و آموزه هاش بوده خرج کن اصلا از مقوله فرزند و احساس شرمساری و اینها هم که بگذریم من می گم به فکر اعصابت باش اگر بخوای هر روز به خاطر یه لیوان آب اعصاب زبون بسته رو بریزی تو فرغون که 40 سالگی باید قرص مصرف کنیم نمی گم آسونه اما ریلکس باش جور دیگر تنبیه کن از اون جورا که حساب ببره و تا خواست کار اشتباهش رو انجام بده تو دلش بگه اگر تنبیه شدم چی واز خیرش بگذره سعی کن صلابت مادرانه ات حفظ بشه همین کارها رو می کنیم که بچه ها از مادرها حرف شنوی ندارن اما از پدرها بیشتر دارن آریای ما هم کارهای اشتباه انجام می ده مثل همین آب ریختن - بارها و بارها این کارها هم جزو بچه گیشونه نمی گم تذکر نده و یا تنبیه نکن من خیلی جدی ازش می خوام یه کهنه بیاره و خشک کنه اصلا تا آب می ریزه میگه : ببخشید الان میارم خشک میکنم با اینکه تا حالا سر این مورد باهاش دعوا نکردم اگر خشک هم کنه اخم من و سکوت من می مونه برای چند دقیقه ای که حساب کار دستش بیاد بچه به پدر و مادر نیاز داره هر لحظه بدترین تنبیه اینه که از خودت محرومش کنی بگی برو با من صحبت نکن ! حتی اگر بارها و بارها اون اشتباه رو انجام بده باز هم از روش محرومیت استفاده کن بچه ها کمترین تاثیر رو از نصیحت می گیرن وقتی پدر و یا مادر در حال عصبانیت داره نصیحت می کنه نصیحت و گوشزد کردن رو بذار وقتی که آرومی و اون هم آرومه نه در لحظه ای که اشتباه و خطائی صورت گرفته و هر دو ناراحتین همیشه یادت باشه داد زدن هیچ چیز رو حل نمی کنه فقط خودت رو لحظه ای خالی کردی و بعدش هم عذاب وجدان حداقل اگر یکی می خواد داد بزنه بهتره از اونایی نباشه که عذاب وجدان می گیره چون اینجوری دو بار آسیب می بینه یکی همون لحظه یکی لحظه بعد کتاب دارم بنام نظم بخشی هیجان البته من نخوندمش ولی درباره کنترل هیجاناتمونه خواهر گلم اگر ما پدر و مادر در لحظات سخت نتونیم در عمل صبوری و کظم غیظ رو داشته باشیم به چه صورت می خوایم مسئله به این مهمی که همه زندگی رو تحت تاثیر قرار می ده بهشون یاد بدیم این بچه ای که تا اشتباهی کرده داد شنیده پس فردا در زندگی زناشویی هم تا چیزی آزارش میده اولین کاری که بلده اینه که داد بزنه و احساس می کنه باید داد بزنه تا آروم بشه البته می دونم که وضعیت شما هم اینطور نیست که با هر اشتباه روشا داد بزنی کلی عرض کردم نمیگم خودم داد نمی زنم اما واقعا خیلی کم - خیلی کم اون هم نه با تن صدای بلند اون هم اگر مسئله مهمی مثل بی احترامی به بزرگتر رخ داده باشه این رو نگفتم که بگم وای خوش به حالم گفتم که بدونی میشه و شدنیه من آدمی بودم که با کوچکترین تلنگری اخم هام تو هم می رفت و صدام رو بلند می کردم اما خدا رو شکر همسرم تا قبل از تولد آریا با منشی که داد خیلی کمک کرد که در حال عصبانیت دهنم رو ببندم و چیزی نگم و حرمت نشکنم تو روح خیلی بزرگی داری زهرا جون دست به هر کاری بزنی ته اش موفقیته لازم نیست که عهد کنی امروز رو روزه بگیری که اصلا داد نمی زنی بهتره اگر هم قراری می خوای بذاری از پله پله رفتن شروع کنی مثلا قرار بذار من در این هفته اگر فقط 4 روز عصبانی شدم یه نمره مثبت بعد کمش کن به 3 روز بعد 2 روز در هفته کم کم این رو از خودت دور کن و انتظار نداشته باش شب بخوابی و فردا صبح عادتی که مدتها با تو بوده رو ترک کنی موفق باشی
مامان روشا
پاسخ
سلام دوست مهربونم چقدر به این حرفها نیاز داشتم واقعا از اینکه وقت گذاشتی برام نوشتی ممنونم ان شالله بتونم بهش کمک کنم
مامان آوینا
21 دی 92 9:01
دوست خوبم نگران این داد و بیدادهای گاه و بیگاهت نباش اگه یه کم به خودت فرصت بدی هم روشا بزرگ میشه و هم اون یادش میره و هم تو .... به قول آوینا: حالا چرا شلوغش می کنی؟؟؟!!!!!
مامان مهبد كوچولو
23 دی 92 8:24
عزيزززززززززززززززززم چه ناز گفته كه ميبخشمت مامان !!!! گفتني ها رو مامان آريا گفت ممنونم ازش چون فكر كنم به درد همه خورد .
مامان روشا
پاسخ
سلام خانومی بله ایشون کلی مارو به فیض رسوندن