روشاروشا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره
روهانروهان، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره
رایینرایین، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

روشا نوری از بهشت

همه لحظاتم زیباست و گاهی دوست دارم درباره آنها اینجا بنویسم.

روزهای من با روشا

1391/12/2 10:52
نویسنده : مامان روشا
545 بازدید
اشتراک گذاری

روشا عزیزم در آستانه 27 ماهگی یه خانوم تمام عیار شده ، خیلی روان  صحبت می کنه و معنی هر کلمه ای رو که نمی دونه  سوال می پرسه و خیلی خوب به یاد می سپره . کتاب قصه هاشو با علاقه زیاد گوش می ده و بعد خیلی خوب به سوالاتی که ازش درباره کتابهاش می پرسم جواب می ده و  گاهی خودش کتاب رو دستش می گیره و از روی عکس ها قصه هاشو تعریف می کنه. قدرت شنیداریش شکر خدا عالیه و صدای تمام فامیل رو از پشت تلفن تشخیص می ده و با اون ها تلفنی صحبت می کنه .

تو مهارت های حسی – حرکتی پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته خیلی راحت از پله های سرسره بالا می ره و سر می خوره ، کارهای مهارتی مثل نخ کردن مهره ها هنوز براش سخته اما داره هر روز تمرین می کنه ، استفاده درست از قیچی رو نمی تونه ، قیچی رو دو دستی باز و بسته می کنه اما رسم دایره رو خیلی خوب یاد گرفته  و رنگ کردنش خیلی بهتر شده، عاشق کاردستی درست کردنه و مدام دوست داره با چسب کار کنه ، خیلی هم در این کار مهارت پیدا کرده ، تازگی براش آبرنگ خریدم که خیلی دوست داره خیلی خوب رنگ ها رو با هم ترکیب می کنه و نقاشی های رنگ و وارنگ می کشه.

اولین نقاشی دخترم با آبرنگ

زیاد به توپ بازی علاقه نداره اما کم کم داره پرت کردن توپ رو یاد می گیره ، البته وقتی توپ رو به سمتش پرت می کنم خوب می تونه بگیره ، فقط دوست داره بدوه و قایم شه و ما بگردیم پیداش کنیم، حرکت موزون با آهنگ رو خوب اجرا می کنه با آهنگ تند خیلی سریع و با آهنگ ملایم آروم حرکت می کنه.

یکی از بازی های مورد علاقه اش بازی با بادکنک که خیلی با هم بازی می کنیم، بادکنک رو می بندم به بارفیکس و روشا اول با دست و بعد با پا با سر و با تک تک اعضاء بدن به بادکنک ضربه می زنه و در آخر کلی بازی می کنه(البته بارفیکس افتاد رو سرش و باد کرد و شکر خدا چیزی نبود)

اولین مهارت شناختی که باهاش کار کردم مشاهده و حافظه است که با 3 شی خیلی خوب انجام داد. مهارت حافظه شنیداری هم با سه کلمه خوب می تونه بعد من تکرار کنه ، طبقه بندی رو هم که با اسباب بازی هاش و لنگه های جوراب کار کردیم خیلی خوب یا گرفته و می تونه شی های هم شکل رو تو یه دسته بذاره.

روشا از همون نوزادی خیلی اجتماعی بود  ، به همه لبخند می زد و بغل همه آشناها می رفت و تو کوچه و خیابون اصلا با آدم های غریبه غریبگی نمی کرد ، یکی از مهم ترین مهارت های عاطفی – اجتماعی  سلام کردنه  که روشا خیلی خوب به همه با لبخند سلام می کنه و حال اون هارو می پرسه من هم زیاد باهاش شعر های سلام کردن رو می خونم ، تو ماشین از مهد کودک تا خونه، یا وقتی داریم باهم کار مشترکی مثل آشپزی انجام می دیم با هم شعر می خونیم، تازگی ها از شعرقورقوری جون  و بیا باهم بریم سفر عمو پورنگ خیلی خوشش اومده که مدام با هم می خونیم.

روشای من پر از عاطفی  و احساس ، تا می بینه من نشستم می یاد بغلم میشینه و کلی منو بغل می کنه و بوس می کنه و می گه مامان بخند، خیلی مهربونه و همیشه خوراکی هاش و اسباب بازی هاشو با هم بازی هاش قسمت می کنه البته گاهی پیش می یاد با امیر رضا کمی سر یه اسباب بازی کشمکش دارن اما خیلی زود حل میشه، چون مدام دوست داره همه بچه هارو ببوسه و امیر رضا رو خیلی دوست داره.

یکی دیگه از تفریحات روشا رفتن به حموم و آب بازی و کف بازیه، تو حموم با اسباب بازی هاش بازی می کنه و کف هارو به هوا پرت می کنه خیلی لذت می بره تا مواقعی که می خوام موهاشو بشورم که ناراحت می شه و میگه نه مو هام  رو نشور.

به خاطر فصل سرما و آلودگی هوا روزهای پنج شنبه روشا رو می برم شهر کتاب مرکزی که خیلی دوست داره مخصوصا قسمت بازی بچه هارو که کلی لگو های ریز و درشت و کاغذهای خیلی بزرگ برای نقاشی داره و تازگی یه تخته بزرگ با یک عالم حروف و اعداد آهن ربایی داره که روشا دوست داره هی اون هارو به تخته بچسبونه، و البته کتاب ها و وسایلی که مامان هر سری براش می خره.

خلاصه   خیلی خوبم چون روشا رو دارم و هر روز عاشقانه  دوستش دارم و خوشبختم و خوشبختیم با هم، ما هر روز از شیرین زبونی اون لذت می بریم و با کارهای جدیدش هیجان زده میشیم

خدایا در همه لحظات با اون باش  و حفظش کن در پناه خودت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

آیدا مامان ویهان
26 دی 91 13:27
آفرین روابط عمومی خوب روشای ناز ما. چه مامان باحوصله ای